لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

خاموش کردن
او برق را خاموش میکند.

کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

پرسیدن
او راه را پرسید.

جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

کُشتن
مار موش را کُشت.

بیرون رفتن
او از ماشین بیرون میآید.

گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.

بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.

دراز کشیدن
آنها خسته بودند و دراز کشیدند.

انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!
