لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

بخشیدن
من بدهیهای او را میبخشم.

املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.

خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!

وارد شدن
کشتی در حال ورود به بندر است.

شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

پوشاندن
کودک گوشهایش را میپوشاند.

برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده میشوند.

بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.
