لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

ترسیدن
ما میترسیم که این فرد جدی آسیب دیده باشد.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

سوزاندن
آتش بخش زیادی از جنگل را خواهد سوزاند.

دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

بررسی کردن
مکانیکی عملکرد ماشین را بررسی میکند.

محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟
