لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

گذشتن
گاهی وقتها زمان به آرامی میگذرد.

دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.

رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت میبرد.

پیشرفت کردن
حلزونها فقط به آهستگی پیشرفت میکنند.

فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!

پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

امضاء کردن
او قرارداد را امضاء کرد.

جمع کردن
دوره زبان دانشجویان را از سراسر دنیا جمع میکند.

دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!
