لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار میکند.

باز کردن
کودک هدیهاش را باز میکند.

برداشتن
صنعتگر کاشیهای قدیمی را برداشت.

پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.

رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت میبرد.

همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری میکنیم.

بالا کشیدن
هلیکوپتر دو مرد را بالا میکشد.

نوبت گرفتن
لطفاً منتظر بمانید، به زودی نوبت شما میرسد!

اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.
