لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

تنفر داشتن
او از عناکبوت تنفر دارد.

با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.

آوردن
پیک یک بسته میآورد.

هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.

نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.

متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

پوشاندن
او صورت خود را میپوشاند.

کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟
