لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

نزدیک شدن
شانس به سویت میآید.

فرستادن
کالاها به من در یک بسته فرستاده میشوند.

ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمیخواند؛ او تلفن خود را ترجیح میدهد.

بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه میکنند.

طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.

نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.

سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.
