لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.

خارج شدن
همسایه خارج میشود.

سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

جمع کردن
دوره زبان دانشجویان را از سراسر دنیا جمع میکند.

قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.

ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.

رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای میدهند.

دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.

تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.
