لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.

هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.

خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.

گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستانهای او گوش دهند.

مقایسه کردن
آنها ارقام خود را با یکدیگر مقایسه میکنند.

لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.

متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

خریدن
ما بسیار هدیه خریدهایم.

وارد شدن
او وارد دریا میشود.

نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.
