لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.

اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.

به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

آوردن
پیک یک بسته میآورد.

کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.
