لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

دویدن
ورزشکار دو میزند.

آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.

گپ زدن
او اغلب با همسایهاش گپ میزند.

جمع کردن
دوره زبان دانشجویان را از سراسر دنیا جمع میکند.

حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.

معتبر بودن
ویزا دیگر معتبر نیست.

مصرف کردن
او یک قطعه کیک مصرف میکند.

تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.

گپ زدن
دانشآموزان نباید در کلاس گپ بزنند.

اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
