لغت
اسپانیایی – تمرین افعال

اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.

انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

زدن
قطار به ماشین زد.

ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!

ایستادن
او دیگر نمیتواند به تنهایی بایستد.

دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
