لغت
اسپانیایی – تمرین افعال

شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.
