لغت
استونيايی – تمرین افعال

اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟

فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.

نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.

خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت میکند.

چاپ کردن
کتابها و روزنامهها چاپ میشوند.

سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانشآموزان سخنرانی میکند.

وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.

غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.
