لغت
استونيايی – تمرین افعال

نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشستهاند.

قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.

نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده میگیرد.

آوردن
سگ توپ را از آب میآورد.

سازگار شدن
دعوات خود را پایان دهید و سرانجام با هم سازگار شوید!

با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.

پیشرفت کردن
حلزونها فقط به آهستگی پیشرفت میکنند.

علاقه داشتن
فرزند ما به موسیقی بسیار علاقه دارد.

گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

کنار گذاشتن
من میخواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.
