لغت
فنلاندی – تمرین افعال

اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.

تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.

بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟

تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.

دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟

احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس میکند.

سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.

ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.

تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر میدهد.
