لغت
فنلاندی – تمرین افعال

شروع کردن
سربازها شروع میکنند.

رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

پرداخت کردن
او با کارت اعتباری آنلاین پرداخت میکند.

مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.

پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد میدهد.

دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

سر زدن
پزشکها هر روز به بیمار سر میزنند.

برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

بررسی کردن
دندانپزشک دندانهای بیمار را بررسی میکند.

کُشتن
من مگس را خواهم کُشت!
