لغت
فرانسوی – تمرین افعال

هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.

ساختن
آنها میخواستند یک عکس خندهدار بسازند.

رای دادن
افراد به یک نامزد برای یا علیه او رای میدهند.

شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.

دویدن
ورزشکار در حال آمادهشدن برای دویدن است.

مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت میکند.

مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.

تبلیغ کردن
ما باید گزینههای جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.

پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد میدهد.

توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.
