لغت
فرانسوی – تمرین افعال

ایستادن
کوهنوردی روی قله ایستاده است.

گریه کردن
کودک در وان حمام گریه میکند.

برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.

حمایت کردن
ما از خلاقیت فرزندمان حمایت میکنیم.

بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.

تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

شدن
آنها تیم خوبی شدهاند.

شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.

زدن
دوچرخهسوار زده شد.

بالا رفتن
او بالا پلهها میرود.
