لغت
فرانسوی – تمرین افعال

لغو شدن
پرواز لغو شده است.

زدن
او در تنیس حریف خود را زد.

دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.

برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

باز کردن
میتوانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟

مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.

گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.
