لغت
اندونزيايی – تمرین افعال

همراه آوردن
او همیشه برای او گل میآورد.

دور انداختن
چیزی از کشو ندور!

صحبت کردن
هر که چیزی میداند میتواند در کلاس صحبت کند.

گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.

اشاره کردن
معلم به مثال روی تخته اشاره میکند.

هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.

کنار گذاشتن
من میخواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.

ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.

توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.
