لغت
اندونزيايی – تمرین افعال

پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.

فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.

انجام شدن
مراسم تدفین روز پیش از دیروز انجام شد.

فرستادن
این شرکت کالاها را به سراسر جهان میفرستد.

دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.

احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

بخشیدن
من بدهیهای او را میبخشم.

قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم میزند.

ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.

شدن
آنها تیم خوبی شدهاند.

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.
