لغت
ایتالیایی – تمرین افعال

نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.

نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.

بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!

مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.

گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر میگذرند.

پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.

نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی میکند.

هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
