لغت
ایتالیایی – تمرین افعال

حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

مرتب کردن
من هنوز باید کاغذهای زیادی را مرتب کنم.

نشان دادن
من میتوانم یک ویزا در گذرنامهام نشان دهم.

زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.

انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

نگاه کردن
در تعطیلات، به بسیاری از مناظر نگاه کردم.

زدن
دوچرخهسوار زده شد.
