لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115628089.webp
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.
cms/verbs-webp/55269029.webp
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/93697965.webp
چرخیدن
اتومبیل‌ها در یک دایره می‌چرخند.
cms/verbs-webp/35700564.webp
بالا آمدن
او دارد از پله‌ها بالا می‌آید.
cms/verbs-webp/116089884.webp
پختن
امروز چه می‌پزید؟
cms/verbs-webp/90419937.webp
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
cms/verbs-webp/122605633.webp
جابجا شدن
همسایه‌های ما دارند جابجا می‌شوند.
cms/verbs-webp/84314162.webp
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
cms/verbs-webp/104167534.webp
مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.
cms/verbs-webp/109099922.webp
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
cms/verbs-webp/82378537.webp
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.