لغت

قزاقی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/106851532.webp
نگاه کردن
آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.
cms/verbs-webp/44782285.webp
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز می‌دهد.
cms/verbs-webp/27564235.webp
کار کردن روی
او باید روی تمام این پرونده‌ها کار کند.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/61162540.webp
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
cms/verbs-webp/125116470.webp
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
cms/verbs-webp/15353268.webp
فشار دادن
او لیمو را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/113811077.webp
همراه آوردن
او همیشه برای او گل می‌آورد.
cms/verbs-webp/99602458.webp
محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟
cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/51120774.webp
آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را می‌آویزند.
cms/verbs-webp/89635850.webp
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.