لغت

قزاقی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/122394605.webp
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
cms/verbs-webp/38296612.webp
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.
cms/verbs-webp/18316732.webp
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت می‌گذرد.
cms/verbs-webp/90321809.webp
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.
cms/verbs-webp/92513941.webp
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/92207564.webp
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.
cms/verbs-webp/9435922.webp
نزدیک شدن
حلزون‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
cms/verbs-webp/120200094.webp
مخلوط کردن
تو می‌توانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.
cms/verbs-webp/103163608.webp
شمردن
او سکه‌ها را می‌شمارد.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.