لغت
زبان کرهای – تمرین افعال

چیدن
او یک سیب چید.

نابود کردن
فایلها کاملاً نابود خواهند شد.

تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.

برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.

اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.

غنی کردن
ادویهها غذای ما را غنی میکنند.

سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.
