لغت
زبان کرهای – تمرین افعال

دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

باز کردن
میتوانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟

فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.

خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت میکند.

هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.

دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

نوشیدن
او چای مینوشد.

با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.
