لغت
زبان کرهای – تمرین افعال

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.

یادداشت زدن
دانشآموزان هر چیزی که استاد میگوید را یادداشت میزنند.

احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.

حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.

دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
