لغت
زبان کرهای – تمرین افعال

حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کردهاند.

نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟

صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین میآید.

مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.

حمل کردن
ما دوچرخهها را روی سقف ماشین حمل میکنیم.
