لغت
زبان کرهای – تمرین افعال

دور زدن
آنها دور درخت میروند.

کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.

جمع کردن
دوره زبان دانشجویان را از سراسر دنیا جمع میکند.

تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

نوشیدن
گاوها آب را از رودخانه مینوشند.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش میدهند.

جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.
