لغت
ليتوانيايی – تمرین افعال

رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیدهاند.

بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

جستجو کردن
آنچه را نمیدانی، باید جستجو کنی.

توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

تحمل کردن
او نمیتواند آواز خوانی را تحمل کند.

رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

رانده شدن
یک دوچرخهسوار توسط یک ماشین رانده شد.

خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کردهام.

بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.
