لغت
لتونيايی – تمرین افعال

فروختن
تاجران بسیار کالا میفروشند.

نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

دویدن
ورزشکار دو میزند.

انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

پریدن بلند
کودک بلند میپرد.

باید
او باید از اینجا پیاده شود.

تصاحب کردن
ملخها تصاحب کردهاند.

وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.

نوشیدن
گاوها آب را از رودخانه مینوشند.

پایین رفتن
او پایین پلهها میرود.

زدن
او در تنیس حریف خود را زد.
