لغت
لتونيايی – تمرین افعال

بیدار کردن
ساعت زنگ دار ساعت 10 صبح او را بیدار میکند.

بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
