لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/93947253.webp
مردن
بسیاری از مردم در فیلم‌ها می‌میرند.
cms/verbs-webp/129002392.webp
کاوش کردن
فضانوردان می‌خواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.
cms/verbs-webp/123953850.webp
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
cms/verbs-webp/65915168.webp
خش خش کردن
برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.
cms/verbs-webp/109157162.webp
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.
cms/verbs-webp/40477981.webp
آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.
cms/verbs-webp/123498958.webp
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/19584241.webp
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.
cms/verbs-webp/112755134.webp
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار می‌تواند زنگ بزند.
cms/verbs-webp/41918279.webp
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
cms/verbs-webp/66441956.webp
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!
cms/verbs-webp/125319888.webp
پوشاندن
او موهای خود را می‌پوشاند.