لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.

کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.

خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.

زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.

یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!
