لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.

گم شدن
من در راه گم شدم.

کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون میآید؟

فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.
