لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

وارد شدن
او وارد دریا میشود.

بیرون آوردن
من قبضها را از کیف پولم بیرون میآورم.

دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.

تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.

گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کردهای!

برگشتن
معلم مقالات را به دانشآموزان برمیگرداند.

گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.

ساختن
آنها میخواستند یک عکس خندهدار بسازند.

ملاقات کردن
دوستان برای شام مشترک ملاقات کردند.

معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی میکند.

گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش میدهند.
