لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/101812249.webp
وارد شدن
او وارد دریا می‌شود.
cms/verbs-webp/115029752.webp
بیرون آوردن
من قبض‌ها را از کیف پولم بیرون می‌آورم.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/96476544.webp
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
cms/verbs-webp/121180353.webp
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کرده‌ای!
cms/verbs-webp/44159270.webp
برگشتن
معلم مقالات را به دانش‌آموزان برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/92513941.webp
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.
cms/verbs-webp/123298240.webp
ملاقات کردن
دوستان برای شام مشترک ملاقات کردند.
cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/82845015.webp
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش می‌دهند.
cms/verbs-webp/98082968.webp
گوش دادن
او به او گوش می‌دهد.