لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

برگشتن
بومرانگ برگشت.

پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.

گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.

اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

اعتراض کردن
مردم به بیعدالتی اعتراض میکنند.

متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه میشود.

افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.

برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.
