لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

پریدن
او به آب پرید.

ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.

خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.

تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل میکند.

دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!

گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.

محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.

حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
