لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.

اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.

قبول کردن
اینجا کارتهای اعتباری قبول میشوند.

مست شدن
او مست شد.

فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.

ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!

شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.
