لغت

مراتی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/109766229.webp
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی می‌کند.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/123648488.webp
سر زدن
پزشک‌ها هر روز به بیمار سر می‌زنند.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/96628863.webp
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.
cms/verbs-webp/36190839.webp
مبارزه کردن
اداره آتش‌نشانی آتش را از هوا مبارزه می‌کند.
cms/verbs-webp/53646818.webp
وارد کردن
برف داشت می‌بارید و ما آنها را وارد کردیم.
cms/verbs-webp/72855015.webp
دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.
cms/verbs-webp/86403436.webp
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!
cms/verbs-webp/88806077.webp
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.
cms/verbs-webp/28581084.webp
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.