لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118011740.webp
ساختن
بچه‌ها یک برج بلند می‌سازند.
cms/verbs-webp/19584241.webp
در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.
cms/verbs-webp/18316732.webp
راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت می‌گذرد.
cms/verbs-webp/10206394.webp
تحمل کردن
او به سختی می‌تواند درد را تحمل کند!
cms/verbs-webp/95938550.webp
با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.
cms/verbs-webp/104907640.webp
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع می‌شود.
cms/verbs-webp/11497224.webp
جواب دادن
دانش‌آموز به سوال جواب می‌دهد.
cms/verbs-webp/77738043.webp
شروع کردن
سربازها شروع می‌کنند.
cms/verbs-webp/32312845.webp
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
cms/verbs-webp/64904091.webp
جمع کردن
ما باید تمام سیب‌ها را جمع کنیم.
cms/verbs-webp/111892658.webp
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.