لغت
لهستانی – تمرین افعال

فراموش کردن
او نمیخواهد گذشته را فراموش کند.

کشتن
مراقب باشید، با این تبر میتوانید کسی را بکشید!

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

گفتن
او به او یک راز میگوید.

نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

بررسی کردن
نمونههای خون در این آزمایشگاه بررسی میشوند.

یادداشت کردن
او میخواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.

قبول کردن
اینجا کارتهای اعتباری قبول میشوند.

عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
