لغت
لهستانی – تمرین افعال

بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.

چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.

تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

کشیدن
او سورتمه را میکشد.

گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.
