لغت
لهستانی – تمرین افعال

دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.

تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

فرستادن
او میخواهد الان نامه را بفرستد.

محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟

هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.

کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

معامله کردن
مردم با مبلمان استفاده شده معامله میکنند.

صبحانه خوردن
ما ترجیح میدهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.
