لغت
لهستانی – تمرین افعال

سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.

حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.

جستجو کردن
آنچه را نمیدانی، باید جستجو کنی.

تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.

مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.

استفاده کردن
حتی کودکان کوچک هم از تبلت استفاده میکنند.

سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.
