لغت
لهستانی – تمرین افعال

تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.

خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.

راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.

سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

آمدن
خوشحالم که آمدی!

نمایش دادن
هنر مدرن اینجا نمایش داده میشود.

خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.
