لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/115172580.webp
اثبات کردن
او می‌خواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.
cms/verbs-webp/57207671.webp
قبول کردن
نمی‌توانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
cms/verbs-webp/75508285.webp
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.
cms/verbs-webp/87205111.webp
تصاحب کردن
ملخ‌ها تصاحب کرده‌اند.
cms/verbs-webp/132030267.webp
مصرف کردن
او یک قطعه کیک مصرف می‌کند.
cms/verbs-webp/61280800.webp
خودداری کردن
نمی‌توانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.
cms/verbs-webp/100298227.webp
آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/120801514.webp
دلتنگ شدن
من خیلی به تو دلتنگ خواهم شد!
cms/verbs-webp/61575526.webp
جای دادن
بسیاری از خانه‌های قدیمی باید به خانه‌های جدید جای بدهند.
cms/verbs-webp/106088706.webp
ایستادن
او دیگر نمی‌تواند به تنهایی بایستد.
cms/verbs-webp/20792199.webp
بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!