لغت
لهستانی – تمرین افعال

آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.

سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.

توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.

گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

آمدن
خوشحالم که آمدی!

مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.

پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.

نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

دوست داشتن
کودک اسباببازی جدید را دوست دارد.
